زهرا دلپذیر | شهرآرانیوز؛ بعضی از مناسبتها رنگ و بوی خاصی دارند و به ما تاریخ و گذشته باشکوه میهنمان را یادآوری میکنند. سیزدهم تیرماه در تقویم رسمی ایران روز ملی دماوند است. کوهی که نماد مقاومت و ایستادگی است و با ادبیات و اسطورههای این سرزمین به ویژه حماسه آرش کمانگیر پیوندی دیرین دارد. بنابر تقویم کهن ایران نیز این روز، زمان برگزاری جشن تیرگان است. نوشتههای معتبر کهن، تیرگان را روز پرتاب تیر آرش از فراز کوه دماوند برای مشخص شدن مرز ایران و توران و روز بزرگداشت نویسندگان و کاتبان در ایران باستان و روز غلبه «تیشتر» فرشته باران، بر «اپوش» دیو خشک سالی، میدانند.
حماسه آرش کمانگیر یکی از زیباترین و شکوهمندترین داستانهای اسطورهای ایران است و همه ما کم وبیش با آن آشنا هستیم؛ منوچهر، پادشاه ایران، پس از نبردی طولانی از توران شکست میخورد و افراسیابْ ایران را محاصره میکند. منوچهر از شاه توران میخواهد به اندازه پرتاب یک تیر از خاک ایران را به او بازگرداند. افراسیاب میپذیرد و ایرانیان بهترین و پرآوازهترین کماندار خود، آرش، را برای پرتاب این تیر سرنوشت ساز برمی گزینند.
آرش در روز سیزدهم تیر به فراز البرز کوه (دماوند) میرود و به یاری فرشته زمین (سپندارمذ)، با یاد خدا و با تمام توان، تیر از کمان رها میکند. پس از پرتاب تیر، پیکر آرش پاره پاره میشود و جان خود را در راه پاسداری از میهن فدا مینماید. هرمز، خدای بزرگ، به فرشته باد فرمان میدهد تا نگهبان این تیر باشد. تیر آرش از بامداد تا نیمروز در پرواز است و سرانجام در مرز پیشین ایران و توران، در ساحل رود جیحون (آمودریا)، فرود میآید.
آنجا را مرز ایران و توران تعیین میکنند و ایرانیان هر سال به این مناسبت جشن میگیرند. چنان که ابوریحان بیرونی در کتاب «آثار الباقیه» مینویسد، روز سیزدهم تیر عیدی است که تیرگان نام دارد. او سپس داستان آرش را بازگو میکند و در پایان میگوید: «تیر آرش در هنگام فرود آمدن به درخت گردویی نشست که از بزرگی در جهان مانند نداشت. برخی گفته اند: از محل پرتاب تیر تا آنجا که افتاد هزار فرسخ بود. منوچهر و افراسیاب به همین مقدار زمین با هم صلح کردند. این قضیه در روز تیرگان بود و مردم آن را عید گرفتند.»
قدیمیترین نوشتهای که در آن به داستان آرش کمانگیر اشاره شده، «اَوِستا» است. در بخش «تیریَشت» از این کتاب از آرش با ویژگیهایی مانند «تیزتیر» و «تیزتیرترین ایرانیان» یاد شده است. این داستان در کتابهای تاریخی که در قرنهای نخست پس از اسلام نوشته شده اند مثل «مجمل التواریخ»، «آثار الباقیه»، «تاریخ طبری» و... نیز آمده است. در «شاهنامه» فردوسی نشانی از داستان زیبای آرش کمانگیر نمیبینیم، ولی شاعر در چند بیت به طور مختصر و گذرا به آرش اشاره میکند. برای نمونه:
چو آرش که بردی به فرسنگ تیر
چو پیروز قارن، یل شیر گیر
در منظومه «ویس و رامین»، سروده فخرالدین اسعد گرگانی، شاعر نامدار قرن پنجم هجری، میخوانیم:
از آن خوانند آرش را کمانگیر
که از آمل به مرو انداخت یک تیر
تو را زیبد نه آرش ار سواری
که صد فرسنگ بگذشتی ز ساری
در دوره معاصر، مرحوم سیاوش کسرایی افسانه آرش کمانگیر را در شعری طولانی به نظم کشیده است. این شعر پایان داستان آرش را چنین به تصویر میکشد:
شامگاهان
راه جویانی که میجستند آرش را به روی قلهها پیگیر
با کمان و ترکشی بی تیر
آری آری، جان خود در تیر کرد آرش
کار صدها، صدهزاران تیغه شمشیر کرد آرش
تیر آرش را سوارانی که میراندند بر جیحون.
به دیگر نیمروزی از پی آن روز
نشسته بر تناور ساق گردویی فرو دیدند
و آنجا را، از آن پس
مرز ایرانشهر و توران باز نامیدند
گفتنی است در سال ۱۳۸۷ کوه دماوند در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید و روز سیزدهم تیرماه به یاد حماسه آرش کمانگیر، «روز ملی دماوند» نام گرفت.
ابوریحان بیرونی در کتاب «آثار الباقیه» یکی دیگر از دلایل برگزاری جشن تیرگان را بزرگداشت نویسندگان میداند و میگوید سیزدهم تیرماه، تیرروز نام دارد و روز ستاره تیر یا عطارد است که کاتب و نویسنده ستارگان است. در این روز، هوشنگ، پادشاه پیشدادی، نویسندگان را به رسمیت شناخت و آنان را گرامی داشت و مردم جشن گرفتند و این روز به یاد ارجمندی قلم برجای ماند.
«شاهنامه» فردوسی اختراع خط و نویسندگی را به طهمورث دیوبند، پسر و جانشین هوشنگ، نسبت میدهد. در این داستان، طهمورث به جنگ دیوان میرود و آنها را شکست میدهد. دیوان به او میگویند: اگر از جان ما بگذری به تو هنری خواهیم آموخت؛ و آن هنر، خواندن و نوشتن بود:
نبشتن به خسرو بیاموختند
دلش را چو خورشید بفروختند
نبشته یکی نه، چه نزدیک سی
چه رومی و چه تازی و پارسی
در کتاب پهلوی «دینکرد» آمده: طهمورث پس از یادگیری خط و نوشتن از دیوان، از مردم خواست نوشتن را فرابگیرند، ولی مردم نپذیرفتند. طهمورث به دنبال آن برای بزرگداشت کاتبان و نویسندگان، جشنی برپا کرد تا اهمیت و ارجمندی نوشتن را به مردم نشان دهد. او نویسندگی را هنری اهورایی و مقدس نامید.
در تقویم رسمی ایران، چند سالی است به پیشنهاد گروهی از نویسندگان به یاد جشن تیرگان و روز نویسنده در ایران باستان، با یک روز اختلاف، چهاردهم تیرماه روز قلم نام گذاری شده است.
یکی دیگر از مناسبتهای برگزاری جشن تیرگان، پایان خشک سالی است؛ در اساطیر ایرانی، در روز سیزدهم تیر، فرشته باران، تیشتر (تیر) بر دیو خشک سالی (اپوش) غلبه کرد و باران بارید و زمین بار دیگر سبز شد. به همین مناسبت مردم برای نیایش و شکرگزاری از پروردگار جشن گرفتند.
جشن تیرگان در ایران باستان، با آیینها و مراسم ویژهای برگزار میشد. در این مراسم، مردم لباس نو میپوشیدند، به یاد پیروزی آرش و پایان محاصره افراسیاب تورانی، نان و شیرینی گندم میپختند، به دور کله قند، نخ زرین میبستند و آن را به یاد تیر آرش به باد میسپردند. آنها فال کوزه میگرفتند و به یاد پیروزی فرشته باران بر دیو خشک سالی به روی یکدیگر آب میپاشیدند. ابوریحان بیرونی مراسم آب پاشی در جشن تیرگان را رسمی کهن و یادگاری از کیخسرو میداند و میگوید: وقتی کیخسرو از جنگ با افراسیاب برگشت، در روز تیرگان به ساوه رسید و از کوه بالا رفت و برای شست وشو وارد چشمهای شد.
او با دیدن فرشتهای از هوش رفت و بیژن بر روی او آب پاشید. از آن زمان رسم آب پاشی در جشن تیرگان رایج شد. این جشن هنوز هم پس از هزاران سال، در برخی از شهرها و روستاهای استانهای مازندران، گیلان، کرمان، اصفهان، سمنان، یزد، مرکزی با آداب و رسوم ویژهای که از گذشتههای دور برجای مانده برگزار میشود. جشن تیرگان نمادی از فرهنگ و هویت ایرانی است و همه ما ایرانیان وظیفه داریم در پاسداشت آن بکوشیم.